تبار واژه narrationبه narrara درلاتین و gnarus یونانی می رسد. Gnarus به معنای دانش و شناخت است که خود ریشه در تبار هند و اروپایی gna دارد gnos) یونانی مشتق دیگرآن است) واژه کهن و فراموش شده انگلیسی geenawwan نیز ریشه در همان واژه هند و اروپایی دارد. به این اعتبار روایت به معنای یافتن دانش است. ارسطو نیز در نظریه ادبی خود داستان استوار بر تقلید را «تحقق دانش» می خواند (احمدی، ۱۳۸۰: ۱۷۶).
در لغت فارسی این کلمه به معنی حدیث، خبر و نقل کردن سخن است و در اصطلاح ادبی متنی است که داستان را بیان می کند و داستان گویی دارد (انوشه، ۱۳۷۶: ۶۹۵).
روایت اصطلاحی است که از ۱۹۶۹ به معنای شاخه ای از پژوهش ادبی ناظر بر تحلیل روایت و خصوصاً اشکال روایت و انواع راوی باب شده است. علم روایت به عنوان نظریه ای مدرن عمدتاً با ساختارگرایی اروپایی مرتبط است هر چند که بررسی های قدیمی اشکال و صنایع روایی از دوران بوطیقای ارسطو (یعنی قرن ۴ پ. م) را نیز آثار مربوط به علم روایت و روایت پژوهی می توان دانست. روایت پژوهی مدرن با ریخت شناسی قصه های عامیانه ( ۱۹۲۸ ) اثر ولادیمیر پراب و با تئوری نقش های روایت اش، باب شد (کادن، ۱۳۸۰: ۲۵۹ ).
برچسب: پژوهش و توسعه حرفه ای
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.